رمان طرح زیبای چشمانت

دانلود رمان طرح زیبای چشمانت

ژانر: #اجتماعی# عاشقانه
خلاصه :

دختری تنها!
دختری که شانه هایش خم می شود زیر بار تهمت ها!

قضاوت ها! حق هایی که به ناحق، از او گرفته شده!
آواره کوچه و خیابان شده!
واما آخر داستان این دختر تنها چه می شود؟


قسمتی از رمان:

درحالی که گوشی رو جابجا می کنم می گم :آخه آیدا جان نمیشه که همیشه تو بیای دنبالم و راهت رو دور تر کنی!

آیدا میگه:چرا عزیزمن خوبم می شه تو که همیشه مزاحم من هستی اینم روش.
من:ای خـــدا،آیدا تو هرکاری بکنی هرچقدر هم پافشاری بکنی من یک ماشین می گیرم،احتیاج دارم بعدش هم الکی گواهینامه نگرفتم که خاک بخوره،درسته؟

با صدایی که از پشت تلفن شنیده می شه می گه:آریانا جان عزیزم من برم تلفنم داره زنگ می زنه فکر کنم رامین باشه!

نفسم رو با حرص بیرون می دم و می گم:آیــــدا
-جانش
من:نگو که باز دوست پسرت رو عوض کردی تا دیروز که علیرضا بود حالا شده رامین؟

از پشت تلفنم می تونم لبخند گشادش رو حس کنم.

من:د آخه آیدا این بدبختا چه گناهی کردن که هی…الله و اکبر …

سریع و با هول می گه: خـب دیگـه آریـنا جان من برم سلام برسون ،بای!

گوشی رو با حرص رو تخت پرت میکنم و می گم از دست این آیدا آدم نمی شه

از جلو آینه رد می شم و به چشمای غمگینم که همیشه خدا غمگینه تک نگاهی می ندازم.

هه واسه من که عادی شده .

از اتاق خارج می شم و به سمت آشپزخونه می رم همین طور تو راه موهام رو می بندم و به این فکر می کنم که حتما باید درباره ماشین با، بابا صحبت کنم .

داخل آشپزخانه می شم بابا از روی صندلی بلند می شه به سمتم میاد،پیشونی مو می بوسه واز در خارج می شه.
هه وضع ما همیشه همینه بابام از وقتی مامانم فوت کرده خیلی کم حرف شده .

البته تازگی ها بهتر شده که دلیلش رو نمی دونم . Novel designs beautiful eyes

Genre: # Social # love
Summary :

Girls only!
The girl who gets her shoulders bent under the weight of accusations!

Judgments! Right that unjustly taken from him!
By displacing the street!
As for the story of this girl only what?

 
 Part of the novel:

While moving the phone, I say: Oh Aida John not always the way you come away with me and you!

Aida says: Why do you always bother me, here's Darling gets good technique.
Me: Oh, God, no matter how you do anything Aida insisted I do take a car, then I need a fake certificate that the soil did not get the lead, right?

With a voice that can be heard over the phone says Ariana killed my baby I think my phone is ringing Ramin Okay!

Breath with greed out the door and say: Aida
-Jansh
I: Do not open your boyfriend gave you yesterday that Ali was replaced by Ramin now?

I can feel my phone louth smile from behind.

Me: Oh, come on the poor Aida What sin which hee ... God is great ...

Fast and Hole says: Oh, well, I'm John Arena Hi-Bresson, bye!

I threw the phone on the bed with greed and the loss of this man Aida does not

Rejection slip from the front mirror and sad eyes always look Ndazm single Ghmgynh God.

Heh for me that was normal.

Slip out of the room and go to the kitchen so you can bet the way my hair and I think that should be on the car, Dad talk.

Slip into the kitchen, Dad was the seat gets Pointed right at me, forehead hair kiss and from outside the city.
Heh situation when my mother died my dad why we have always been very tight-lipped.

Of course, just because I do not know which is better.